اختلافات فیمابین کارگران و کارفرمایان ممکن است در ابعاد متفاوتی ایجاد شود و به اجزای مختلف زنجیره کاری متصل باشد.
برخی از موارد اصلی اختلافات ایشان عبا
رتند از:
1. حقوق و دستمزد: اختلافات ممکن است در مورد اجرای منصفانه حقوق و دستمزد پیش بیاید، از جمله تعیین حقوق پایه، پرداخت اضافهکاری و مزایا که منشا بسیاری از دعاوی مطروحه در هیات تشخیص اداره کار می باشد.
2. شرایط کاری: برخی از موارد مانند ساعات کاری، تعطیلات، و شرایط ایمنی و بهداشت ممکن است منجر به اختلافات شود.
3. تبعیض: اصولا هرگونه تبعیض در استخدام یا در فرصتها و مزایای کاری نیز میتواند به اختلافات منجر شود.
4. اتحادیه کارگری: تشکیل اتحادیهها و نقابتها میتواند به عنوان یک منبع اختلاف ظاهر شود که نیازمند تعامل بهتری بین ایشان است.
5. انتقال کارکنان: اقدامات مرتبط با انتقال کارکنان ، و اختلافات مربوط به شرایط انتقال نیز میتواند موجب اختلافات شود.
6. قوانین و مقررات: اختلافات ناشی از عدم رعایت یا تفسیر متفاوت قوانین حقوق کار و مقررات حاکم بر آن نیز میتواند تولید اختلاف نماید
.
در نتیجه مدیریت اثربخش اختلافات و رسیدگی به آنها از طریق مذاکره، توافقنامههای کاری منصفانه، و تعیین قوانین صحیح میتواند به حل این اختلافات کمک کند و محیط کار را بهبود بخشد تا چنین دعاوی و اختلافاتی در مراجع صالحه کاهش یابد.
روابط بین کارگر و کارفرما
حمایت از کارگران زحمتکش یک اصل مهم در سیاست و حقوق کار است. برخی اقدامات و اصول حمایت از کارگران شامل موارد ذیل است :
1. حقوق کاری: اطمینان از حقوق کارگران به عنوان افراد حقیقی، از جمله دستمزد عادلانه، ساعات کاری مناسب، تعطیلات و مزایای اجتماعی میتواند کارگران را از شرایط کاری خویش خرسند نمایند و با انگیزه بیشتری به فعالیت بپردازند.
2. شرایط کاری ایمن و سالم: ارائه شرایط کاری ایمن و سالم به منظور حفظ سلامت و امنیت فیزیکی کارگران از جمله موارد مهم در این زمینه می باشد
.
3. حق به ایجاد اتحادیه کارگری: تضمین حق کارگران به تشکیل اتحادیهها و اعتراضات صورت گرفته از طریق این اتحادیهها موجب ایجاد احساس امنیت شغلی و حمایتی از کارگران است.
4. قوانین علیه تبعیض: پیشگیری از هرگونه تبعیض در استخدام بر اساس جنسیت، نژاد، مذهب و سایر عوامل غیرمتعارف که موجب می شود کارگران بی طرفی و استخدام شدن بر اساس شایستگی را نظاره گر باشند و بیشتر برای پیشرفت خود سرمایه گذاری نمایند تا شانس ایشان در استخدام بالا رفته و تبدیل به نیروی متخصص شوند.
5. حمایت از کودکان کار: جلوگیری از به کارگیری کودکان و اطمینان از دسترسی آنها به تحصیلات و سلب صلاحیت از ولی قهری ایشان برای حضانت چنین کودکانی تا زمان رفع خطر و سو استفاده از کودکان می تواند راهکاری مناسب در این موضوع باشد.
6. تضمین حقوق انسانی: حفظ حقوق انسانی کارگران در تمام فرآیند کاری و جلوگیری از شرایط کاری ناعادلانه از جمله مواردی است که باعث تضمین حقوق انسانی کارگران می شود.
7. استقلال قضایی: تضمین استقلال قضائی برای رسیدگی به اختلافات کاری و حفاظت از حقوق کارگران در دادگاه و برخورداری از وکیل مستقل در راستای دستیابی به عدالت میتواند بسیار کارگشا باشد.
این اصول به منظور ایجاد تعادل مناسب بین حقوق کارگران و نیازهای سازمانها و صاحبان مشاغل اجرا میشوند و هدف اصلی آن حمایت از حقوق اساسی و کرامت انسانی در محیط کار می باشد